دوست داری که بذر خودتو بیشتر بشناسی؟
بدونی که بذرت با بذر بقیه چه فرقی میکنه؟
توی ادامه مسیر قراره با بخشهای اصلی بذرت آشنا بشی، یعنی با ارزشهات توی زندگی و جهتی که به تصمیمگیریهات میدن!
خودشناسی
اولین و مهمترین ایستگاهی که توی این مسیر بهش میرسیم، ایستگاه خودشناسیه. خودشناسی، تلاش آدم برای پیداکردن بهترین مسیر زندگیشه و قدرتی به آدم میده که از نقاط قوت و ضعف، علایق و ترسها، خواسته ها و آرزوهای خودش آگاه بشه. از اونجایی که همه آدمها به دنبال رسیدن به خوشبختی هستن و دوست دارن بهترین تصمیمات رو توی زندگی بگیرن، خودشناسی بهترین ابزار برای تحقق این موارد و البته خیلییی از اتفاقای قشنگ توی زندگیه.
سوالات اساسی
شاید برات جالب باشه که این داستان رو بخونی:
توی یه روز تابستونی، یه نوجوان مشغول نقاشی کشیدن بود. همینطور که با قلمش طرحها رو روی کاغذ میآورد، با خودش هم فکر میکرد. هرچقدر که بیشتر به این فکرها ادامه میداد، سؤالات بیشتری هم براش به وجود میومد و بیشتر مشتاق میشد که جوابی براشون پیدا کنه. روزها میگذشت و این نوجوان هر کاری که انجام میداد، به اون سؤالات هم فکر میکرد. یک روز با دوست صمیمیش این سؤالات رو مطرح کرد.
دوستش گفت که من هیچوقت به این سؤالات فکر هم نکرده بودم؛ ولی الآن دوست دارم همراهت باشم. بعد دونفری باهم دنبال جواب این سوالها گشتن. این تجربه، تجربٔه عمیق و با مفهومی برای این دو دوست بود که باعث شد به عمیق شدن توی موضوع خودشناسی برسن.
حالا ما میخوایم که بعضی از این سؤالات رو برات مطرح کنیم تا هرازگاهی بهشون فکر کنی.
من کی هستم؟
این سؤال بهت کمک میکنه هویت خودت رو درست تشخیص بدی. هویتت تحت تأثیر یه سری عوامل مثل خانواده، دوستان، تجربیات زندگی، مسائل فرهنگی و اجتماعی هست. ممکنه با گذر زمان هم تغییر کنه و این تغییرات خیلی طبیعیه، برای همین هر چند وقت یکبار روی این سؤال فکر کن. فراموش نکن که هویت هر فرد همون بذر درونشه، بذر هر کسی هم با بقیه متفاوته و در نهایت هر گلی بوی خودشو داره.
چرا زندگی میکنم؟
این سؤال بهت کمک میکنه که هدفت از زندگی کردن رو برای خودت شفاف کنی. مهم اینه که هر فردی میتونه به تدریج هدف و معنای زندگیش رو پیدا کنه و با انگیزه بیشتری زندگی کنه. برای پیدا کردن هدف زندگیت، میتونی از این دو تا سؤال کمک بگیری:
” چه چیزهایی برام مهمه؟ ” و ” چطور میتونم به دیگران کمک کنم؟ ”
آیا آزادی عمل دارم؟
این سؤال نقش اراده توی تصمیم گیری ها و عمل رو بهت نشون میده. اینکه تو برای انتخاب کردن و تصمیم گرفتن چقدر آزادی عمل داری؟
البته گاهی اوقات، تصمیم های ما تحت تأثیر عوامل مختلفی مثل تجربیات گذشته، فشار اجتماعی و تربیت قرار میگیره که ما کنترلی روشون نداریم. اما با اینحال میتونی نقشی توی تصمیم گیری هات داشته باشی. چطوری؟
به مزایا و معایب گزینه ها فکر کن و تلاش کن تصمیماتی بگیری که بهترین منافع رو برای خودت و بقیه داشته باشه.
چگونه با دیگران ارتباط بگیرم؟
این سؤال به موضوع روابط انسانی و تعامل با دیگران اشاره داره. ارتباط با دیگران یه مهارت مهم توی زندگیه. میتونه ارتباط با دوستان، خانواده، هم کلاسی ها یا هر شخص دیگه ای باشه. ارتباطات موفق با بقیه بهت کمک میکنه تا توی مواجهه با مسائل و چالشهای زندگیت بهتر عمل کنی.
در ادامه نکتههایی رو برای بهبود ارتباطاتت با بقیه آوردم:
صداقت داشتن:
توی ارتباط با دیگران، صادق بودن خیلی ارزشمنده. سعی کن با بقیه روراست و شفاف باشی. اینجا یه نکته مهم رو سعدی بهش اشاره کرده:
جز راست نباید گفت / هر راست نشاید گفت
اینکه باید صداقت داشت، هیچ شکی در اون نیست، اما گاهی اوقات (متناسب با موقعیت) بهتره سکوت کنی و نه راست بگی نه دروغ!
احترام:
بهتره با دیگران با احترام برخورد کنی حتی اگه با نظراتشون موافق نیستی. اختلافات و تفاوتهای بین خودت و دیگران رو بپذیر، چراکه چه بخوای و چه نخوای همه آدمها
باهم تفاوت دارن، این پذیرش به تو آرامش میده و توی مسیر حفظ احترام بهت کمک میکنه.
شناخت دیگران:
تلاش کن که دیگران رو بشناسی، در مورد علایق، تجربیات و احساساتشون ازشون بپرسی و خودت هم براشون صحبت کنی، اینطوری میتونی دوستیها و روابط عمیقی رو به مرور زمان بسازی.
قدردانی:
قدردانی از دیگران و کارهای خوب اونها، ارتباطاتت رو تقویت میکنه. وقتی که کسی بهت کمک میکنه یا ازت تعریف میکنه، از محبتش قدردانی و تشکر کن.
نیت ارتباطی:
بهتره با هر کسی که وارد تعامل میشی، نیتت رو از ارتباط باهاش مشخص کنی. برای خودت شفاف کنی که نیت من از برقراری این ارتباط چیه و چرا دارم زمانم رو براش صرف میکنم؟
این موضوع مهم رو برای طرف مقابلت هم شفاف کن تا ارتباط کارآمدتری داشته باشین.
مهارت گوش دادن فعال:
گوش دادن اونم به صورت فعال، توی ارتباط سازی خیلیی میتونه بهت کمک کنه. برای تقویت این مهارت، موارد زیر رو در نظر داشته باش:
- وقتی کسی باهات صحبت میکنه، سعی کن با تمرکز بهش توجه کنی.
- ارتباط چشمی باهاش برقرار کنی.
- با حرکات سر و دستت بهش نشون بدی که حواست به صحبتهاش هست.
- صحبتش رو قطع نکن، اجازه بده صحبتش تموم بشه، بعدش خودت صحبت کن و سؤال بپرس.
- سؤالاتی از صحبتش بپرس که نشون بدی به تعامل باهاش علاقه داری.
- میتونی با تمرین و تلاش، مهارت گوش کردن رو به صورت فعال بهبود بدی و ارتباطت رو بهتر کنی.
شناختن نقاط قوت و ضعف
شناختن نقاط قوت و ضعف بهت این امکان رو میده که توی زندگی شخصی، تحصیلی و کاری خودت رشد و بهبود داشته باشی و بتونی فرمون زندگی رو بهتر دستت بگیری.
برای آگاهی پیدا کردن از نقاط قوت و ضعف خودت، چند تا راهنمایی دارم برات:
بازخورد از دیگران
افرادی که بهت نزدیک هستن، میتونن بازخوردهای مهمی بهت بدن. از دوستان، خانواده و مربیانت در مورد نقاط ضعف و قوتت نظر بخواه.
کسب تجربه
کسب تجربههای جدید، بهت کمک میکنه که از شکستهات درس بگیری، نقاط ضعفت رو برطرف کنی و نقطه قوتهات رو افزایش بدی. یادت باشه هر تجربهای که کسب کنی، توی اون مسیر قطعاً شکست رو تجربه میکنی. هر چقدر زودتر شروع کنی، زودتر شکست میخوری و زودتر قویتر میشی. البته اگر از شکستهات درس بگیری. اما اگه از ترس شکست خوردن، هیچوقت شروع نکنی، هیچوقت هم موفق نمیشی و به شناخت از خودت نمیرسی!
مطالعه
خوندن کتابها و مقالات مرتبط با زمینههای مختلف خودشناسی و شرکتکردن توی دورههای آموزشی، میتونه بهت دید بهتری توی شناسایی نقاط قوت و ضعفت بده.
نوشتن خاطرات روزانه
میتونی یه دفتر خاطرات یا سررسید داشته باشی و تجربیاتی که کسب کردی و اتفاقاتی که توی طول روز برات افتاده رو برای خودت ثبت کنی. این کار بهت کمک میکنه تا الگوهای رفتاری خودت و تغییراتی که برات اتفاق افتاده رو بهمرورزمان کشف کنی.
توجه به نقاط ضعف و قوتت ممکنه برات یه فرایند پیچیده و پیوسته باشه که نیاز به صبر و تمرین داره. اما اینو بدون که مهمترین قدرت تو توی این مسیر، تعهد به بهبود و پیشرفت خودته.
حالا بهتره چهکار کنی؟ الان که نسبت به قبل، دسترسی بیشتری به خودت داری، بهتره که اطلاعاتت رو به مرز تحلیل بکشونی و ازش خروجی بگیری!
چطوری؟
ماتریس SWOT
بعد از اینکه نقاط قوت و ضعف خودت رو پیدا کردی، نوبت میرسه به نوشتن ماتریس سوالات و تحلیل اون.
چهار جزء اصلی ماتریس، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای تو هستن.
قوتها (STRENGTHS)
هر چیز خوبی که تو در درون خودت بهش دسترسی داری، مثل:
- مهارتهای ارتباطی قوی
- تالش و پشتکار
- توانایی مدیریت زمان
- خلاقیت
ضعفها (WEAKNESSES):
هر چیز ناکامی یا نقطه ضعفی که تو در درونت، جای خالی اون رو حس میکنی، مثل:
- عدم اعتماد به نفس
- مشکل در مدیریت استرس و اضطراب
- نداشتن دوست صمیمی
- نداشتن مهارتهای مدیریت زمان
فرصتها (OPPORTUNITIES):
هر چیز خوبی که توی محیط و در دسترس تو هست، مثل:
- فرصت برای شرکت در دوره های آموزشی مفید
- امکان تشکیل تیم های مختلف در مدرسه
- احتمال دوستی با افراد جدید در مدرسه و یا فعالیت های اجتماعی
- دسترسی به منابع آموزشی آنلاین
تهدیدها (THREATS)
هر چیز بدی که در محیط اطراف تو وجود داره، مثل:
- فشار های تحصیلی و امتحانات
- فشار های اجتماعی
- اختلاف های خانوادگی
- نوسانات اقتصادی
بعد از اینکه این ۴ جزء ماتریس رو برای خودت نوشتی، نوبت به ترکیب ۲×۲ این اجزا میرسه. هر کدوم بهت یک سر نخ میده. ببین:
SO (قدرتها و فرصتها): با کدوم قدرت میتونی این فرصت رو به دست بیاری؟
WO (ضعفها و فرصتها): کدوم ضعفت رو رفع کنی، میتونی به این فرصت دست پیدا کنی؟
ST (قدرتها و تهدیدها): با کدوم قوتت میتونی این تهدید رو رفع کنی؟
WT (ضعفها و تهدیدها): با بهبود کدوم ضعفت میتونی تحت تأثیر این تهدید قرار نگیری؟
این ماتریس با بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهایی که برات وجود داره، بهت اطلاعات میده. با این اطلاعات میتونی بفهمی کدوم عوامل تو تصمیمگیریهات مهمن و با برنامهریزی بهتر به برنامههای توسعه خودت برسی و سطح تحصیلی و شغلیت رو بالا ببری. همچنین میتونی برای تحلیلش از خدمات کوچینگ هم استفاده کنی.
سخن پایانی:
خوشحالم که تا اینجای سفر همراهمون بودی.
خودشناسی یک سفر جذاب و مفیده که به تو کمک میکنه تا نسخه اصیل خودت رو کشف کنی و زندگیت رو بهتر کنی.
این فرایند ممکنه چالشهایی هم برات داشته باشه که خیلی طبیعیه!